حالا که نیامدم دمت را بفرست
من نیستم آنجا، کرمت را بفرست
گفتم که مریضم و دوا می خواهم
پس گرد و غبار حرمت را بفرست
خودم در اين جغرافياي منجمد اسيرم و
دلم ... آنجا در حوالي گنبد طلاي تو ...
كبوترانه ميتپد !
عازم مشهد شدم تا با تو درد و دل کنم
بودنت را می کنم اینگونه باور بیشتر
مرقدت ضرب المثل های مرا تکمیل کرد
هرکه بامش بیش برفش نه! کبوتر بیشتر
حال همه یِ ستاره ها بد می شد
یک دسته کبوتر از دلم رد می شد
وقتی که دلش هوای باریدن داشت
هرجا که نشسته بود، مشهد می شد
حتما قرار شاه و گدا هست یادتان
آری همان شبی که زدم دل به نامتان
مشهد حرم ورودی باب الجوادتان
آقا دلم عجیب گرفته برایتان
در صحن تو حج فقرا را عشق استپرواز به مشهد الرضا را عشق استپایان دو ماه نوکری از دستتیک تذکرهي کرب و بلا را عشق است
در بارگهت به صد امید آمده ام
با موی سیه رفته سفید آمده ام
گفتند: رضا رضا شود از همه کس
من در پی فیض این نوید آمده ام
یا رب به رضا! که ناصبورم نکنی
بی بهره از این چشمه ی نورم نکنی
نزدیک ترین راه بهشت از اینجاست
از مشهد آفتاب دورم نکنی
باران....هیجان....گریه مادر....ویلچر
پاهای عطش کرده....برادر....ویلچر
نقاره به نقاره خبر آوردند
بیچاره فلج شد شب آخر.....ویلچر
دل بسته ام به موی تو یا ثامن الحجج
چون عاشقم به روی تو یا ثامن الحجج
دیوانه ام اگر که بهشت آرزو کنم
آیم اگر به کوی تو یا ثامن الحجج
امروز که سر به حرمت می آیم
انگار تمام عشق کامل شده است
ای ضامن آهو به غریبی سوگند
دل کندن از این ضریح مشکل شده است
مرا طلای گنبد تو بی قرار می کند
کسی مرا به دوش ابر ها سوار می کند
خیال می کند که دیدن تو قسمتش شده
همین کسی که دارد از خودش فرار می کند
گیرم که تمام سال را بد باشم
در خ شرکت خدمات مسافرتی شهبال...
ادامه مطلبما را در سایت شرکت خدمات مسافرتی شهبال دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : mashhadfadak بازدید : 76 تاريخ : جمعه 12 اسفند 1401 ساعت: 1:41