sms رضوی

ساخت وبلاگ

حالا که نیامدم دمت را بفرست

من نیستم آنجا، کرمت را بفرست

گفتم که مریضم و دوا می خواهم

پس گرد و غبار حرمت را بفرست

خودم در اين جغرافياي منجمد اسيرم و

دلم ... آنجا در حوالي گنبد طلاي تو ...

كبوترانه مي‌تپد !

 

عازم مشهد شدم تا با تو درد و دل کنم

بودنت را می کنم اینگونه باور بیشتر

مرقدت ضرب المثل های مرا تکمیل کرد

هرکه بامش بیش برفش نه! کبوتر بیشتر

 

حال همه یِ ستاره ها بد می شد

یک دسته کبوتر از دلم رد می شد

وقتی که دلش هوای باریدن داشت

هرجا که نشسته بود، مشهد می شد

حتما قرار شاه و گدا هست یادتان

آری همان شبی که زدم دل به نامتان

مشهد حرم ورودی باب الجوادتان

آقا دلم عجیب گرفته برایتان

در صحن تو حج فقرا را عشق است

پرواز به مشهد الرضا را عشق است

پایان دو ماه نوکری از دستت

یک تذکره‌ي کرب و بلا را عشق است

در بارگهت به صد امید آمده ام

با موی سیه رفته سفید آمده ام

گفتند: رضا رضا شود از همه کس

من در پی فیض این نوید آمده ام

یا رب به رضا! که ناصبورم نکنی

بی بهره از این چشمه ی نورم نکنی

نزدیک ترین راه بهشت از اینجاست

از مشهد آفتاب دورم نکنی

باران....هیجان....گریه مادر....ویلچر

پاهای عطش کرده....برادر....ویلچر

نقاره به نقاره خبر آوردند

بیچاره فلج شد شب آخر.....ویلچر

دل بسته ام به موی تو یا ثامن الحجج

چون عاشقم به روی تو یا ثامن الحجج

دیوانه ام اگر که بهشت آرزو کنم

آیم اگر به کوی تو یا ثامن الحجج

امروز که سر به حرمت می آیم

انگار تمام عشق کامل شده است

ای ضامن آهو به غریبی سوگند

دل کندن از این ضریح مشکل شده است

مرا طلای گنبد تو بی قرار می کند

کسی مرا به دوش ابر ها سوار می کند

خیال می کند که دیدن تو قسمتش شده

همین کسی که دارد از خودش فرار می کند

گیرم که تمام سال را بد باشم

در خوب و بد کار مردد باشم

امروز که سالروز میلاد شماست

رخصت بده تا زائر مشهد باشم

کـمـک کـن مـثـل مشهد، شهر رؤیا

دلـم پـر ازدحـام از نـور بـاشــد

پـر از پـرواز کـفـتـرهـاى کوچک

سـرم سـبـز و دلـم پـر شور باشد

 

شمع جمع شاپرکهایی رضا

   ای کلید ساده مشکل گشا

   آن گل زیبا گل خوشبو تویی

   ای رضا جان ضامن آهو تویی

   با نگاهت چون کبوتر کن، مرا

   تا بگیرم اوج، خوشحال و رها

  

  بلیط ماندن است مانده روی دستهای من

    در این همه مسافر حرم نبود جای من؟

    رفیق عازم سفر، فقط «سلام» را ببر

    سفارش مریض حضرت امام را ببر

 

حقُ معرفت به هر نگاهم داده

در حلقه ی عشق خویش راهم داده

این ها همه علتش فقط یک چیز است

ایرانی ام و رضا(ع) پناهم داده

 

مگذار مرا در این هیاهو آقا

تنها و غریب و سر به زانو آقا

ای کاش ضمانت دلم را بکنی

تکرار قشنگ بچه آهو آقا

 

کسی قدم به حرم بی مدد نخواهد زد

بدون واسطه دم از احد نخواهد زد

گدای کوی رضا شو که آن امام رئوف

به سینه ی احدی دست رد نخواهد زد

 

السلام ای حضرت سلطان عشق

یا علی موسی الرضا ای جان عشق

السلام ای بهر عاشق سرنوشت

السلام ای تربت باغ بهشت

  

نقاره ها ز اوج مناره وزیده اند

مردم صدای آمدنت را شنیده اند

زیباتر از همیشه شده آستان تو

آقا چقدر ریسه برایت کشیده اند

دل من گم شد، اگر پیدا شد

بسپارید امانت به رضا

و اگر از تپش افتاد دلم

ببریدش به ملاقات رضا

از رضا خواسته ام بگذارد

که غلامش بشوم

همه گفتند محال است ولی

دلخوشم من به محالات رضا

یا علی بن موسی الرضا !

پر از تو ام

نگاه به تهی دستی ام مکن

مگو که هیچ نداری

ببین..... تورا دارم.

شما یک آسمان باران نابی

برای خشکی چشم خرابی

میان کاسه های خالی ما

 نزول قطره های مستجابی

 

مژده ای اهل رضا روی رضا پیدا شد

 جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد

ضعفا روی به گلزار ولایت آرید

که گل روی معین الضعفا پیدا شد

 

خوش آمدی رضا جان جانم فدا نمایم

 تبریک من پذیــری باشد همین دوایم

از جان تو را بخوانم خوشبو شود دهانم 

لطفی نما رضا جان تا من به کعبه آیم

 

یاد او در عمق دلها می شکوفد همچو نور

 نام او در کام جانها می تراود همچو قند

ای حضور هشتمین، افتادگان غربتیم

دست ما را هم بگیر از لطف، ای بالابلند

 

اى شه طوس که سرچشمه الطاف خدایى

 جان ما باد فدایت که ولی ‎نعمت مایى

میوه باغ رسالت، شه اقلیم ولایت

 بحر مواج علوم و کرم و لطف و رضایى

 

آن شب شب میلاد سبز هشتمین لاله

 دل را پر از عطر و صفاى یاس‎ها کردند

باران مهر و رحمت و نور و صفا بارید

 دل را بـه عـشق پاک “آقا” آشنا کردند

 

بر در دوست به امید پناه آمده ایم 

همره خیل غم و حسرت و آه آمده ایم

چون ندیدیم پناهى به همه مُلک جهان

لاجرم سوى رضا بهر پناه آمده ایم

 

لحظه‌های شادی دلهای ما آغاز شد

 باز ذکرِ حمد حقِ با سینه‌ها دمساز شد

امشب از یومن قدومت یا علی موسی الرضا

 غنچه‌‌ای از گلشن آل محمد باز شد

 

یا رضا جان کن مدد بر خوانِ تو مهمان منم

در شبِ میلادِ تو دلْ‌تشنه‌ی درمان منم

دست من از عیدی لطف و شفاعت خالی است

 پادشاهی من گدایم، دست بر دامان منم

 

ساقى که خود تجلى مستانه مى‏کند

 ما را خمار وارد میخانه مى‏کند

بنیانگذار شیوه لیلائیان رضاست

کز دل جنون بسازد و دیوانه مى ‏کند

 

ما دولت تسلیم و رضا می طلبیم

راهی سوی اقلیم بقا می طلبیم

اندر دو جهان ، عزت و اقبال و نجات

 از فیض ولایت رضا می طلبیم

 

خالی شدم دوباره ز الفاظ و نکته ها

ای یار دلسپرده محبوب من بیا

در بارگاه عشق که هشتم نیاز نیست

من باده نوش هشتمم یا کاشف الغطاء

مژده ای اهل رضا روی رضا پیدا شد

جلوه حسن الهی به فضا پیدا شد

ضعفا روی به گلزار ولایت آرید

که گل روی معین الضعفا پیدا شد

 

مجبور شدم به هر کسی رو بزنم

در محضر هر غریبه زانو بزنم

تحقیر شدم ، چون که فراموشم شد

یک سر به ضامن آهو بزنم

  

پلک خورشید به فرمان تو بر می خیزد

صبح ، از سمت خراسان تو بر می خیزد

نور ، هر صبح می افتد به در خانه ی تو

بعد از گوشه ی چشمان تو برمی خیزد

 

یاد او در عمق دلها می شکوفد همچو نور

نام او در کام جانها می تراود همچو قند

ای حضور هشتمین، افتادگان غربتیم

دست ما را هم بگیر از لطف، ای بالابلند

  

بیا كه مظهر آیات كبریا اینجاست

بیا كه تربت سلطان دین، رضا اینجاست

امام ثامن و ضامن، رضا كه بر حرمش

نهاده‎اند شهان، روى إلتجا اینجاست

اى شه توس كه سرچشمه الطاف خدایى

جان ما باد فدایت كه ولی‎نعمت مایى

میوه باغ رسالت شه اقلیم ولایت

بحر و مواج علوم و كرم و لطف و رضایى

 آن شـب شـب میلاد سبز هشتمین لاله

دل را پر از عطر و صفاى یاس‎ها كردند

باران مهر و رحمت و نور و صفا بارید

دل را بـه عـشق پاك "آقا" آشنا كردند

مرغ دلم شور و نوا می کند

ذکر علی بن رضا(ع) می کند

می پرد و می رود از سینه ام

آه که عشق تو چه ها می کند

یا رب به کریمی کریمانم بخش

یا رب به دو دیده ی یتیمانم بخش

صدبار ز زلف و کرمت بخشیدی

اینبار به مولای خراسانم بخش

دلم امشب برای تو هوایی است

سکوت من ز درد بی نوایی است

الا ای یوسف شهر خراسان

دلم بی تاب اسماعیل طلایی است

پیامک هایی ویژه شهادت امام رضا(ع)

هرچند حال زمین و زمان بد است

یک تکه از بهشت در آغوش مشهد است

حتی اگر به آخر خط هم رسیده ای

آنجا برای عشق، شروعی مجدد است

کوثر اشک من از ساغر و پیمانه، توست

دل آتش‌زده‌ام، شمع عزاخانه تـوست

جگر سوخته، خاکستر پروانه تـوست

شعله‌های دلم از آه غریبـانه تـوست

 

ای غریب خراسان سیدی یا رضاجان

داغ تو بر دل ما چشم ما بر تو گریان

سینه‌ات پر شراره دیده‌ات پر ستاره

هم غمت بی‌شماره هم جگر پاره پاره

 

ای آنکه تو در غربت سر به گریبان داری

در خلوت خود شبها شام غریبان داری

از تربت تو عیسی، اکسیر شفا دارد

موسای کلیم اینجا، دستی به دعا دارد

 

ای امام الرئوف! همراه با کبوتران حرمت

محزون و گریان دل را به دور بارگاه تو پر مى دهیم

تا با زمزمه ملائک همراه شویم.

 

گرفته ام به سر دست های خود جان را

نشان دهید به من جاده خراسان را

  

یا امام رضا!حنجره نورانى ات، جرعه نوش سم ستم سیه دلان مى شود

و طنین هق هق زائرانت تا قیامت، گلوى سوخته ات را یاد مى کند.

 

عاقبت از زهر مأمون، پاره شد قلب رضا

در میان حجرۀ در بسته، می‌زد دست و پا

گه، جوادش را، گهی معصومه، را می‌زد صدا

داغ او تا صبح محشر، بر دل سوزان ماست

 

سفره ۲ ماه عزا بسته میشه امشب خدا

اما بازه تا قیامت سفره های گریه ما

خدانگهدار سیاهیای ماه ماتم

خدانگهدار ماه صفر ماه محرم

 

تمام زهر کین در من اثر کرد

 هلالی چهره ی قرص قمر کرد

و دشمن با همین زهر ستمگر

تو گویی خنجری در این جگر کرد

 

دلم برای تو پر می کشد امام غریب

غمت ز سینه شرر می کشد امام غریب

زیارت تو که فوق همه زیارت هاست

دل مرا به سفر می کشد امام غریب

 

بیا از مدینه ای نور چشمان ترم

بین که از زهر جفا پاره شد این جگرم

چشم من مانده به در کجایی ای جواد من

ای عزیز دل من بیا برس به داد من

 

شب شهادت مولای مهرپرور ماست

کسی که سایه لطفش پناهِ کشور ماست

شب شهادت هشتم امام معصوم است

که آستانه او قبله گاه باور ماست

 

ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی

خفته در خاک خراسان، تو غریب الغربایی

این رواق تو و صحن و حرمت همچو بهشت است

روضه ات جنت فردوس مسما به رضایی

 

 نفرین بر آن محرم نامحرم

که زهر جفا را نه در جام تو، که در کام ما ریخت

شرکت خدمات مسافرتی شهبال...
ما را در سایت شرکت خدمات مسافرتی شهبال دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mashhadfadak بازدید : 78 تاريخ : جمعه 12 اسفند 1401 ساعت: 1:41